شورای اسلامی شهر کاشان

معرفی کاشان

معرفی شهر کاشان

شهرستان کاشان با وسعت ۹۶۴۷ کیلومترمربع و جمعیت ۳۳۵۷۸۵ نفر از توابع استان اصفهان بوده و از نظر جمعیت دومین شهرستان این استان به حساب می‌آید. کاشان دارای چهار بخش (مرکزی، قمصر، نیاسر و برزک) بوده و دارای پنج شهر (کاشان، قمصر، نیاسر، جوشقان و برزک) می‌باشد.
اگر به شما بگویند: کاشان یکی از اولین مراکز تشکیل تمدن انسانی بوده است، چندان تعجب نکنید. طبق حفاریات باستان‌شناسی در تپه‌های سیلک کاشان، سابقه حضور بشر در این منطقه به ۵ تا هفت هزار سال پیش از میلاد باز می‌گردد. اما باید اذعان کرد که تاریخ این شهر مملو از نابسامانی است:
در نیمه دوم قرن نهم و نیمه اول قرن دهم این شهر، شهرت بسیاری داشت و یک شهر پرجمعیت به شمار می‌رفت اما زلزله قرن دهم، کاشان و بازار آنرا ویران کرد. در قرن ۱۱ و در دوره صفویه برای دومین بار به همان درجه از ترقی نائل شد و مانند اصفهان با شهرتی بسیار همراه گردید، اما با بروز زلزله‌ای بسیار شدید در سال ۱۱۹۲ هجری قمری دوباره ویران شد.
کاشان در زمان سلجوقیان روبه رونق نهاد و در زمان قره‌قویونلوها دوباره ترقی کرد. تا جایی‌که محل توجه دانشمندان شد، بعد از کریمخان‌زند و بعد از زلزله‌ای که در زمان قاجاریه رخ داد کاشان دستخوش نابسامانی و منازعات محلی شد و از این‌جهت زیانهای فراوان دید.
با این‌همه کاشان همواره در طول تاریخ شهری با اهمیت و زنده بوده است و همچنان به زندگی ادامه می‌دهد.

وجه تسمیه کاشان

در مورد وجه تسمیه کاشان سخن بسیار است. لیکن با در نظر گرفتن معنی واژه های کاس، کاسه و کاس آب و موقعیت کاشان در قدیم این واژه می تواند گرفته شده از کاس باشد که در اصل کاشان و به مرور زمان به کاشان تغیر شکل یافته است.
زبان شناسان بر این باورند که نام کاشان به معنی خانه های تابستانی است، که با چوب و نی ساخته می شده است ولی برخی دیگر نام کاشان را ماخوذ از کلماتی چون کاسیان، کاشیان، کی آشیان و کاه فشان، کاسو یا کاشو می دانند.
در کل در مورد وجه تسمیه کاشان و نام اولیه آن از طرف مورخین و باستان شناسان عقاید گوناگونی ابراز شده که به چند مورد آن اشاره می شود:
۱ـ از آنجا که این شهر در قرون متمادی مرکز ساخت بهترین کاشیها بوده آن را کاشیان و کاشان نامیده اند.
۲ـ گروهی از باستان شناسان پس از حفاریهای باستان شناسی در تپه های سیلک به این نتیجه رسیده اند که نام کاشان مشتق از کلمه کاشو یا کاسو است و آن نام قومی کهن بوده که در بین النهرین می زیسته اند و سپس به این سامان نقل مکان کرده و نام محل اسکان آنها کاسیان یا کاشیان خوانده شده است.
۳ـ ملک الشعراء بهار در دیوان خود وجه تسمیه کاشان را معبد و جایگاه جشن و دل آسایی دانسته است.
۴ـ مولف کتاب فرهنگ واژه های فارسی در زبان عربی می نویسد: کاشان به خانه های تابستانی اطلاق می شود که با چوب و نی ساخته می شد.
۵ ـ مولف کتاب آثار تاریخی کاشان و نطنز می نویسد: چون اولین جایگاه آبادانی در این ناحیه به امر پادشاهان اساطیری در کنار چشمه فین ساخته شده آن را کی آشیان یعنی جایگاه حکام گفته اند.

موقعیت ارتباطی

کاشان به علت واقع بودن بر سر راههای تجارتی و ارتباطی در تمامی ادوار از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است.
زمانی در کنار جاده ابریشم واقع بوده و در رونق و آبادانی شهر سهم بسزایی داشته است و در حال حاضر نیز بر سر شاهراه ارتباطی بسیار مهمی قرار دارد که پایتخت را به شهرهای جنوبی کشور ارتباط می دهد. این شاهراه کاشان را از طرفی به قم و تهران و از طرفی دیگر به شهرهای جنوبی کشور همچون نائین، یزد ، کرمان، بندرعباس و … مربوط می سازد. خصوصا جدیدا با تکمیل اتوبان قم ـ اصفهان این ارتباط سهل الوصول تر شده است. و همچنین کاشان با قرار گیری در مسیر راه آهن تهران ـ اصفهان ، تهران ـ یزد و کرمان توسعه و گسترش اقتصادی و رشد افزون تری را پیدا کرده است.
طبق نقشه جغرافیایی سازمان نقشه برداری کشور شهرستان کاشان دارای چهاربخش است.
۱ ـ نیاسر ۲ ـ قمصر ۳ـ برزک ۴ـ مرکزی و حومه
بر اساس تقسیم بندی فوق در مجموع ۸۴ ده آباد در شهرستان کاشان وجود دارد. اما بسیاری از دهات دیگر نیز دیده می شود که به علل مختلف (نبودن آب و …) خالی از سکنه و متروکه شده اند بطور کلی ۱۱۰ تا ۱۳۰ روستا در اطراف این شهرستان وجود دارد.

مذهب

مذهب مردم این شهر، شیعه اثنی عشری است چنان که بواسطه ایمان راسخ، زهد و تقوای بی نظیر شیعیان آن از صدر اسلام تا کنون با نام دارالمومنین در صدر شهرهای شیعه نشین قرار گرفته و به نیکی از آن یاد شده است. به طوری که در زمان صفویه کاشان پایتخت مذهبی ایران شناخته شده بود. از قرنها قبل عده ای از یهودیان نیز در کاشان ساکن بوده اند که از دوره صفوی تعداد آنها زیاد بوده لیکن امروزه تعداد کمی از آنان در این شهر اقامت دارند. یاقوت حموی نیز در معجم البلدان در مورد ایمان مردم کاشان می نویسد:
«عده ای از علویان ساکن کاشان منتظرند که صبح فردا قائم آنان ظهور کند و در هر طلوع، مسلح سوار بر اسب به خارج از شهر می روند و متاسف بر می گردند.»

زبان

زبان مردم این شهرستان فارسی است. ولی در روستاهای حاشیه شهر، زبان رایجی و تاتی رواج دارد که اصل آن در واژه های فارسی دری یا فرس قدیم است. ضرابی در تاریخ کاشان می نویسد: مردم بلوک (حومه) را زبانی دیگر است که اهل شهر از فهم معانی آن بی خبرند و آن را زبان رایجی گویند که دارای واژه های دری فراوانی است.

آب و هوای کاشان

از نظر پهنه‌بندی اقلیمی شهر کاشان در پهنه اقلیمی با زمستانهای نسبتاً سرد و تابستانهای خیلی گرم و خشک قرار گرفته است.
شهرستان کاشان در حدود جنوب و غرب در محاصره سلسله جبال مرکزی ایران قرار گرفته است. آبادیهای دامنه این کوهستان عموما دارای آب و هوایی لطیف و معتدل می باشند ولی از جانب شمال شرق که به زمینهای شوره زار کویر مرکزی ایران اتصال پیدا می کند هوای آن بتدریج خشک و سوزان می شود و آب و هوا در قسمت جلگه ای کاشان گرم و خشک می باشد. دلیل اصلی خشکی هوای کاشان مجاورت آن با دشت کویر است. گرمای هوا در این شهر در تابستان از مرز ۴۰ درجه سانتیگراد نیز عبور می کند.
وزش بادهای کویری که از صبح تا شام جریان دارد، موجب حرارت و خشکی هواست و از شام تا بام که نسیم خشکی از جهت کوهستان جریان پیدا می کن باعث تعدیل هوای منطقه می گردد. بادهای موسوم به باد سرخ، باد شهریاری، باد سام، باد شمال و باد قبله از بادهای معروف این منطقه است که اکثرا از کویر به سوی کاشان می وزد.
در زمینه منابع آب، کاشان شامل رودخانه ها، چاههای عمیق، نیمه عمیق و چشمه سارهاست. مهمترین رودخانه های این شهر رودخانه های هنجن، قهرود، لتحر و چم رود می باشند که همگی فصلی است و بیش از ۱۳۰ رشته قنات در اطراف شهر وجود دارد که بین ۴۰ الی ۵۰ رشته آن هم اکنون مورد بهره برداری قرار می گیرد. علاوه برقنات ها بیش از ۸ چشمه سار وجود دارد که بین آنها چشمه سلیمانیه فین از آبدهی و اهمیت ویژه ای برخوردار است.

مشاهیر کاشان

در طول تاریخ پرفراز و نشیب ایران در دوران‌های مختلف از زمان ساسانیان، آل‌بویه (که زبیده خاتون همسر هارون‌الرشید کاشان کنونی را بنا نهاد) تا عهد سلجوقی، صفویه و قاجاریه و پس از آن انسانهای بزرگی در این دیار پرورش یافته و به دنیا معرفی شده‌اند از جمله: غیاث‌الدین جمشید (ریاضی‌دان و منجم بزرگ)، کمال‌الملک و صنیع‌الملک (نقاشان نامدار)، ملامحسن فیض و ملااحمد و ملامهدی نراقی (عالم، حکیم، عارف و دانشمند)، ملافتح‌اله کاشانی (مفسر)، محتشم کاشانی، بابا افضل مرقی، سپیده کاشانی، کلیم کاشانی و سهراب سپهری (شاعران نامی) و صدها چهره برجسته دیگر.

 

آثار تاریخی کاشان

  • تپه های باستانی سیلک
  • چشمه سلیمانیه
  • باغ تاریخی فین
  • خانه بروجردی ها
  • خانه طباطبایی ها
  • خانه عباسیان
  • خانه عامری ها
  • مدرسه آقا بزرگ
  • مجموعه تاریخی بازار
  • مدرسه امام خمینی (ره) ( سلطانیه)
  • تیمچه امین الدوله
  • مسجد و میدان میرعماد ( سنگ)
  • مسجد جامع
  • حمام سلطان امیر احمد
  • برج و باروی شهر

موقعیت جغرافیایی

شهرستان ویژه جمعیتی نزدیک به ۰۰۰/۳۲۰ نفر و با وسعتی حدود ۹۶۴۷ کیلومتر مربع دارای چها بخش مرکزی،قمصر،نیاسر و برزک و جوشقان و کامو می باشد.شهرستان کاشان ازلحاظ آب وهوایی؛ متنوع ودر اکثر فصول وایام سال برای سفر مناسب می باشد.
نواحی شمالی و شرقی کاشان را دشت کویر احاطه کرده ولی وجود آبادیها وشهرهایی چون قمصر، قهرود، جوشقان، نیاسر، برزک، کله، ارمک، رهق، ازناوه،اردهال، استرک و … و دهها آبادی خوش آب و هوای دیگر در دامنه ها و ارتفاعات کرکس با مناظر زیبای طبیعی و آب و هوای ییلاقی وکوهستانی در انتظار مسافران ومیهمانان شهر تاریخی کاشان است.
فاصله شهر کاشان تا تهران ۲۳۰ کیلومتر،تا قم ۹۵ کیلومتروتا اصفهان ۲۱۰ کیلومتر می باشد .کاشان،با قرار داشتن برروی زن جیره بزرگ راههای کشور و واقع شدن بر سرراه اصلی ارتباطی شهرها و استانهای شرقی،غربی ،شمالی و جنوبی کشور دارای موقعیت ممتازی می باشد.

موقعیت تاریخی

کاشان هزاران سال است که محل زندگی انسانها و اقوام گوناگون بوده و تمدنی کهن را در خود جای داده است.قدمت تاریخی منطقه کاشان مربوط است به یکی از کهن ترین مراکز استقرار بشر درفلات مرکزی ایران موسوم به سیلک مردمان نزدیک به ۷۵۰۰ سال پیش دراین قسمت که در ۲کیلومتری جنوب غر بی کاشان قراردارد، تمدنی را بنیان نهادند که آبادانی کنونی منطقه کاشان می تواند دنباله همان تمدن باشد، هر چند که آنچه امروزه به عنوان کا شان مطرح است هویتی کاملا اسلامی دارد.یک هیئت باستان شناسی فرانسوی به سرپرستی پروفسور رومن گریشمن طی سالهای ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۳ شمسی در سیلک کاشان به کاوش وحفاری پرداختند وبا بهدست آوردن آثار سفالین و فلزی از دل تپه ها به نتایج شگفت انگیزی دست یافتند.بر اساس تحقیقات این هیئت، اولین خواستگاه تمدن بشری و اولین سکونتگاه جمعی بشر در دشت و اولین نقطه ای که بشر با استفاده از مصالح ساختمان (خشت خام و ملاط گل ) به ساختن خانه پرداخته است، سیلک کاشان است.علاوه بر منطقه سیلک، مناطقی مانند غار رئیس،آتشکده نیاسروآتشکده خرمدشت که مربوط به زمان ساسانیان است برتداوم آن تمدن صحه می گذارد.علاوه بر آثار فوق؛ نویسندگان و مورخین نیز از دیرباز در آثار خود سخن از کاشان به میان آورده اند؛ از جمله : شرکت اهالی کاشان در جنگهایی که در زمان ساسانیان روی می داده است وپس از آن هجوم عربها به کاشان و آبادانی شهر کاشان در دوران آل بو یه، اهمیت پیداکردن موقعیت کاشان درزمان حکومت سلجوقیان وآثار وابنیه ای که از ا ین دوره باقی مانده است و نیز حمله وحشیانه مغولان در قرن هفتم به این شهر، پیمودن راه ترقی در دوران صفویان و آثاری که از این دوره به جای مانده، آثار واخباری که اززمانقاجاریه و نیز دوران مشروطیت داریم، همکاری هایی که مردم کا شان درقیام های مردمی در مخالفت با رژیم پهلوی از جمله ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ وادامه آن در انقلاب اسلامی ایران داشتند و … همه و همه بیانگر موقعیت و جایگاه تاریخی کاشان و حیات تاریخی مردم این دیار از حداقل۷۵۰۰ سال پیش تا کنون در این خطه می باشد.

موقعیت فرهنگی

کاشان از جمله شهرهای با سابقه و هویت دیرینه فرهنگی است وعالمان، فقیهان،دانشمندان، طبیبان، فیلسوفان، شاعران ونقاشانی که دراین دیار نشو و نمو نمودهاند ازجمله نام آورانی هستند که نه تنها نام کاشان را پرآوازه کرده ا ند بلکه ا یران وجهان اسلام را اعتباری دیگر بخشیده اند . از زمانهای دیرین مجامع و حوزه های علمی مختلفی در این شهر وجود داشته و هم اکنون نیز در گوشه گوشه شهرعالمان و فرهیختگانی در مدارس علوم دینی و دانشگاهها و مراکز آموزش عالی جرعه نوشان علم و ادب را سیراب می کنند.

موقعیت اقتصادی

کشاورزی: منطقه کاشان از ویژگیهای کشاورزی مهمی برخوردار است ، به طوری کهقسمت عمده زمینهای اطراف کاشان زیرکشت پنبه وغله است وهمچنین انواع میوهها از قبیل انار، انجیر، انگور، گوجه درختی، هندوانه، طالبی، چغندر، هویج، شلغم و نیز انواع سبزیجات وصیفی جات از جمله محصولات کشاورزی منطقه کاشان ا ست . پرورش درختان و گل و گیاهان داروئی جهت تهیه گلاب و عرقیات گیاهی درمنطقه از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
صنعت: از نظر صنایع کاشان توسعه مناسبی یافته است و می توان از صنایعیمانند فرش ماشینی، ریسندگی، بافندگی، چینی سازی، ملامین، کاشی سازی،ابزارآلات صنعتی و دهها واحد صنعتی پیشرفته دیگر نام برد که کاشان را به یکی ازمهمترین قطبهای صنعتی کشور تبدیل کرده است .تعداد واحدهای تولیدی فعال دراین شهرستان متجاوز از ۳۵۰ واحد می باشد.
صنایع دستی : در این زمینه کاشان از دیرباز زبانزد و مشهور بوده است ولی با رشد فناوری ماشینی درصنایع، بعضی از صنایع دستی به فراموشی سپرده شده است. در روزگاران گذشته صنایعی مانند قالی بافی، شعربافی، زری بافی، مسگری،کاشیگری، سفالگری، ابریشم بافی، مخمل بافی، زیلو بافی و … در کارگاههای کوچک رواج داشته است که با مرور زمان و همراه با تحولات اقتصادی – اجتماعی ، یا بعضی ازآن صنایع مثل مسگری و شعربافی، سفالگری، ابریشم بافی رو به دیار فراموشی می رود و یا بعضی از آنها مانند مخمل بافی، پارچه بافی، کاشیگری،قالی بافی در مجموعه های صنعتی بزرگ تولید می شود؛ ولی نه با آن ظرافت و هنرآفرینی که محصولات صنایع دستی برخوردار بودند..

مسیرهای گردشگری

محـور فـین : تپه های باستانی سیلک – امامزاده هادی (ع) فین بزرگ – امامزاده ابراهیم (ع) – باغ تاریخی فین – چشمه سلیمانیه

محـور جوشقان استرک : امامزاده ولی بن موسی الکاظم(ع) راوند – قلعه روستای سرنج – امامزاده محمد اوسط (ع)، چشمه ثلاثه ، شاهزاده قاسم (ع) ، یخچال و آب انبار جوشقان استرک

محـور نیاسـر : امامزاده ولی بن موسی الکاظم (ع) راوند – قلعه سرنج – آبشار تاریخی – چهارطاقی – غار تاریخی رئیس و آتشکده نیاسر

محـور مشهد اردهال : امامزاده ولی بن موسی الکاظم (ع) راوند – قلعه سرنج – خانه تاریخی کمال الملک روستای کله ارمک – امامزاده یوسف (ع) روستای ون – مسجد جامع ، میدان تعزیه ، آب انبار ، زیارت بی بی رقیه (س) و قدمگاه شاه طاهرعلی روستای نشلج – امامزاده محمود روستای علوی – آرامگاه سهراب سپهری ، مجموعه درب قلعه ، قلعه نقاشی ، قلعه زرین کفش ، شاهزاده حسین و زیارت حضرت سلطان علی ابن امام محمد باقر(ع) مشهد اردهال

محـور بـرزک : امامزاده ولی بن موسی الکاظم (ع) راوند – قلعه سرنج – امامزاده یونس بن موسی الکاظم (ع) – روستای بارونق – بقعه بابا افضل روستای مرق – روستای سعد آباد – آسیاب آبی تاریخی سعدآباد ، آسیاب آبی خاتونی ، مهمانپذیر سنتی روحانی ، خانه کاردان ، موزه مردم شناسی ، تپه قلعه و کارگاههای گلابگیری برزک

محـور قمصر : کاروانسرای عباسی – امامزاده پیرداود و پیر سلیمان (ع) ، مسجد میان ده ، آب انبار و خانه ملامحسن فیض کاشانی و خانه احسانی و کارگاههای گلابگیری قمصر – سد خاکی قزاآن

محور جوشقان و کامو : بقعه شاهسواران – سد شیخ بهایی – مسجد جامع روستای جوینان – مسجد کله و مسجد علی روستای قهرود – برج تعریفی و شیخی ، قلعه دژ ، برج میرزا خان امامزاده میر علاءالدین (ع) و خانه ارباب روستای کامو

محـور مشکات : امامزاده ولی بن موسی الکاظم (ع) راوند – خانه های تاریخی نیکنام و منصوری ، آب انبار و مسجد پاچنار ، امامزاده سلیمان بن موسی الکاظم (ع) مشکات – کاروانسرای تاریخی روستای سن سن

چشم انداز سرمایه گذاری

با اتکال به قدرت لایزال الهی ، تلاش آگاهانه و هدفمند و در مسیر تحقق چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۴۰۴ هجری شمسی ، کاشان در سطح ملی
الگوی توسعه منطقه ای متناسب با میراث غنی فرهنگی است

کاشان در افق این چشم انداز ، منطقه ایی است :
۱- منسجم
۲- هوشمند ، خلاق ،‌دانایی محور ، جذاب برای زندگی و فعالیت
۳- دانش محور
۴- با هویت اسلامی

توصیف چشم انداز کاشان در سال ۱۴۰۴ توسعه یافته متناسب با میراث غنی فرهنگی کاشان :

– کاشان به هویت و ویژگی های منحصر به فرد فرهنگی و تاریخی شناخته خواهد شد
– تعامل سازنده میراث فرهنگی با حیات جاری جامعه به منظور ایجاد ارزش افزوده
– تنــاسب برنامه های توسعه با دانش و معــــرفت حاصــل از تجــارب تاریخی مردم به عنــــوان یک منبع ارزشمند در بردارنده شیوه های فعالیت ،‌زندگی و ساماندهی مناسب اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی
– حس مسئـولیت عمومی و جلب مشــارکت عمومی در حفظ ، ‌صیانت ، حفاظت ، احیا بهــره برداری خردمندانه از میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری به منظور تقویت مولفه های هویتی و تحکیم همبستگی منطقه ایی
– برخوردار از زیرساخت ها و جاذبه های مطلوب گردشگری
– احیا ترویج و آموزش صنایع دستی و هنرهای سنتی بومی

⇐ بـرگرفته از سند چشم انداز شهرستـان کاشان در افـق ۱۴۰۴

 

صنایع دستی کاشان در یک نگاه

صنایع دستی به عنوان کهن ترین میراث بر جا مانده بشر، هنری است که با تولد انسان شکل گرفته و با سیر تکامل بشر هدایت شده و حیات اجتماعی و هویت و جایگاه اصلی خود را پیدا کرده است و با روح و عشق آدمی آمیخته شده و تجسم تفکر وابتکار واعتقادات فرهنگ یک ملت را تجلی می کند .
صنایع دستی ماندگار ترین دست ساخته های اقوام گذشته است که نقش مهمی در انتقال، تداوم فرهنگ ،باورهای دینی و ملی اقوام گذشته را دارد و خلاصه ای از تاریخ ایران را به دوش می کشد . در اینجا ست که هنر شکل گرفته و سفال های منقوش با طرح و نمادی متفاوت از تپه های سیلک که نشانی از ذوق و شعور ساکنان اولیه فلات چند هزار ساله ایران است ، اساس نخستین مضامین فرهنگی این سرزمین می شود .
پارچه های الوان ابریشمی و زربفت که شهرت آن در سراسر جهان پیچیده و با تلاش مردم سخت کوش و صبور این خطه با دلی روشن، درخشش گلابتون را در لابلای چله های ابریشمی نشانده اند و نفیس ترین فرشها ی این مرز و بوم ، که نمونه ای از هنر و خلاقیت پارسیان می باشد و خلق آن به مانند تابلوی نقاشی زیبایی است که هر تار و پود آن حقیقت روح و خلوت عارفانه دل را از بهشت خیال بافنده رقم می زند .
آجرهایی که با لعاب های رنگین دست ساز از دل کوهها و طبیعت کویر، نقوش اسلیمی را بر جای گذاشته و روح معنویت را بر پیشانی بناها به ودیعه نهاده است .
و نقش فرش زیلو، که خنکای نسیم را در گرمای خشک کویر به گردش درمی آورد و طراوت بخش دل نمازگزاران مساجد بوده است. ظروف مسین با تلالوی درخشان ، میزبان سفرهای دلچسب ایرانی است.
و در پایان بعداز فراغت از کار و رهایی از مشغله روزانه به شکرانه موهبت الهی، سربر سجاده مخملین میگذارند .
این است هنری که ازدل برخاسته و بر دل می ماند.
از این رو ست که باید جایگاه صنایع دستی در حفظ فرهنگ ملی بومی و اعتقادی مردم به خوبی شناخته شود، و ترتیبی اتخاذ گردد که این سنت دیرین همچنان در دل مردم ، خاطرات گذشتگان را زنده و در گوشه ذهن جوانان به یادگار بماند.
و این همه بهانه ای باشد تا شاید در جهت احیا و شکوفایی این میراث مهم تمهیدات لازم اندیشیده شود.

نگارگری

نگارگری یانقاشی سنتی ایرانی فرآیندی است که طی آن رنگ برروی سطح بوم یاکاغذ به وسیله قلموایجادنقش میکند.درحقیقت نگارگری مفهوم عام داردوروش ها وسبک های گوناگون نقاشی ایرانی شامل می شودچه آنهاکه درکتاب ونسخه های خطی صورت گرفته وچه آنها که بردرودیواربناهاوبوم های دیگرانجام شده است.درنحوه اجرامی توان گفت استادکارپس ازآماده سازی سطح کارکه بسیاربااهمیت نیزمی باشدطرح رابه وسیله قلم موهائی بااندازه های مختلف بربوم نقش اندازی،قلم گیری وسپس بارنگهای محلول درآب رنگ آمیزی می کند.بهترین قلموهاازموی گربه،سنجاب وسمورمی باشدکه ضمن مجعدنشدن بسیارانعطاف پذیرمی باشند.پس ازرنگ آمیزی نقاشی قلم گیری وپرداز می شود وجزئیات کاردرآن تکمیل می گردد.هنرمندنگارگردربهترین حالت کارخویش آنچه راکه درپرده خیال دیده است به تصویرمی کشد.وی فضائی راخلق می کندکه ضمن به کارگیری عناصرجسمی،روابط مادی درآن به گونه ای دیگربیان شده است.عالمی که این نقاشان تصویرمی کنند عالمی است متفکران وفلاسفه آن رااقلیم هشتم یاعالم مثال نامیده اند.هدف این هنرنمایان ساختن فضائی است که بافضای عادی وجسمانی متفاوت است.حضورچنین قلمروئی درنقاشی ایرانی به زبان رمز،تمثیل وتخیل وروشهای خاص آن ممکن می گردد.نگارگری درایران نتنها سابقه کهن دارد بلکه درهمه هنرهای ایرانی به گونه ای عمیق نفوذنموده است وبه عنوان رشته ای پایه درخورتوجه می باشد.اولین آثاری که بتوان نام نقاشی برآنهنهاد،درغاردوشه لرستان باحدودهشت تاده هزارسال قدمت است.باوروداسلام به ایران نگارگری بیش ازهرچیزدرمصورسازی کتب جلوه نمود.اولین باردرتاریخ ایران مصورسازی کتب به شکل کارگاهی ودرمجموعه ربه رشیدی انجام گرفت که این امرحاکی ازپیشرفت نگارگری ایران می باشد.دردوره های مختلف هنرمندایرانی باذوق وسلیقه خویش ترکیب بندی ها وتغییرات گوناگونی رادرنگارگری دنبال نمودندکه موجب خلق مکاتب هنری بسیاری دراین زمینه گردیدمانندمکتب بغداد،مکتب بخاراومکتب تبریز ومکتب شیرازو….هرکدام ازاین مکاتب ویژگی های منحصربه فردخودرادارندولی به طورکلی مهمترین ویژگی ایرانی تجلی برتری جهانی تمثیلی وتخیلی برجهان عینی محسوس می باشد.ازمیان شاخصه های این نقاشی می توان این مواردرا برشمرد:حذف پرسپکتیو،گسترش فضاازپائین به بالا،قرارگرفتن درتصویربه لحاظ مرتبه معنوی ومادی،عدم وجودنوردرصحنه،استفاده ازرنگهای درخشان وتخت ومتنوع،عدم حجم سازی وسایه روشن انداختن،اهمیت یکسان انسان وطبیعت.درادامه این روندمکاتب نو وشیوه های متفاوتی دارد نقاشی ایرانی می گرددولی نقاشی سنتی باپشتوانه ای غنی همچنان جایگاه خویش راحفظ نموده است.

ملیله کاری

هنرساخت ظروف و وسایل تزئینی نقره است که از کنارهم قرارگرفتن تعداد بسیار زیادی مفتول نقره در قالب ریز نقش هائی چون اشک،جقه،برگ،پیچک،بته ترمه وغنچه بدست می آید.ملیله سازی یکی از مهمترین ودر عین حال ظریف ترین صنایع فلزی ایران می باشد که وام دار هنرمندانی است که با ابزارهای بسیار ساده باحوصله فراوان به خلق آثاری ارزشمند مبادرت ورزیده اند.ملیله سازی سابقه ای دیرینه دارد،پروفسور پوپ نیز به آثاری از ملیله متعلق به قرن۱۲م اشاره کرده است.ملیله کاری تا قبل از دوره پهلوی به عنوان هنربومی زنجان دراین شهر معمول بوده است منتهادرزمان حکومت رضاخان با مهاجرت تعدادی از هنرمندان این شهر به تهران واصفهان در سایر نقاط کشور نیز رواج می گیرد.برای تهیه نوار ملیله،نقره با عیار ۱۰۰راپس از ذوب کردن به صورت مفتول در می آورند سپس آن را حرارت می دهند واز میان دستگاه نورد عبور می دهند.عمل حدیده کردن را تا بدست آمدن ضخامت مورد نظر ادامه می دهند که به آن نوار ملیله می گویند.ملیله ساز بعد از تهیه قالبی که به شکل محصول مورد نظر است قالب را روی یک صفحه مسی قرار داده وتمام سطح آن را موم اندود می کند سپس نواری را که پهنائی بیش از نوار ملیله دارد دراطراف قالب می گذارد تاشکل قالب را به خود گرفته ودر موم فرو رود.بعداز این مرحله به وسیله پنس پیچ های ملیله را متناسب با طرح مورد نظر با دقت در کنار هم می چیند وتمام سطح قالب با پودر تنکا (پایین آورنده نقطه ذوب لحیم نقره) وگرد لحیم پوشانده که طی حرارت دادن،باعث اتصال پیچ ها به یکدیگر می گردد.قسنت های لحیم کاری شده باید به گونه ائی پرداخت شود که محل های اتصال قابل رویت نباشد.ظرافت ودر عین حال تمیزی کار در هنر ملیله بر سطح کیفیت و ارزشمندی محصول تولید شده اثر گذار می باشد.

مشبک

نوعی ازکارهای تزئینی است که برروی سطوح فلزاتی چون،طلا،نقره،مس و…. اجرامی گردد.این واژه به معنی سوراخ دار کردن یعنی مشبک یاشبکه سازی است که ازمصدرشبک عربی گرفته شده است ومعنی آن درتوری سازی است.قدمت این شیوه هنری ماننددیگرروشهائی که درصنایع فلزی به کارگرفته می شود به اولین تجربه های بشردررابطه بافلزاتی چون آهن ومس برمی گردد.از زمانی که انسانهای اولیه به شکل پذیربودن وقابلیت های این قسم فلزات پی بردند،توانستندبا کمک گرفتن از ذوق وسلیقه وابتکارخویش آثارماندگارخلق نماید.امروزه مشبک کاری یامعرق فلز دراصفهان وتهران رواج بیشتری دارد بدین گونه که استادکارپس از انتخاب صفحات فلزی مناسب بانوع اثرهنری که می خواهدبسازدآن رابه قطعات مشخص تقسیم بندی می کندسپس طرح راازطریق گرته برداری وچرمه برسطح فلزمنتقل می نمایدبرای جلوگیری ازپاک شدن طرح حین برش،خطوط اصلی باقلم فولادی نیم بر برسطح فلز حک می شوداین عمل علاوه برحفظ طرح به آسان حرکت کردن اره موئی روی خطوط طراحی شده کمک می کند.درمرحله بعد بسته به ضخامت ورق به کارگرفته شده وظرافت طرح ازاره موئی وکمان متناسب با محل برش استفاده می گردد.ورقهائی که برای مشبک کاری به کار می روندمی توانندضخامت های متفاوتی داشته باشندچون ورق ۸وکمتر،ورق۱،ورق۲ و…قسمتهائی ازطرح که باید بریده شودابتدا توسط منه سوراخ می گردد تابتوان اره را از آن عبورداد.پس ازاتمام برش کاری قطعات آماده شده،سوهان کاری وشستشو شده وبراساس طرح اولیه درکنار یکدیگر قرار می گیرد.تولیدات گوناگونی بااین شیوه ساخته وتزئین می گردد ولی از آنجائی که بایدفضای مناسب جهت اره کاری وجود داشته باشد مشبک کاری بیشتر روی سطوح تخت انجام شده ودر مراحل بعد برای ساخت شیئ مورد نظر به یکدیگر پرچ می شوند.انواع صندوق های فلزی،تابلو،عودسوز،قطعات نصب شده روی درب های ورودی وتیغه های فلزی که روی علم عزاداری متصل می گردد بااین شیوه پرداخته می گردد.

قلم زنی

نقش اندازی بر بدنه های فلزی ازجنس مس،برنج،طلا،نقره از طریق چکش وقلم های فولادی را به اصطلاح قلم زنی می گویند.قلم زنی یک شیوه تزئینی است که بشرگذشته آن راهمزمان با شناخت فلزاتی که درطبیعت وجود داشته وکشف چگونگی کار باآنهاابداع کرده است.امروزه یکی ازرشته های هنرسنتی ایران است که در رده هنرهای صناعی ودرگروه فلزکاری قرار دارد.این هنرباقدمتی هزارساله ازجمله هنرهائی است که همچنان باتمام سبک وروشهای خود دراصفهان اجرامی گردد.شیوه کارقلمزنی بدین صورت است ابتداآن شیئ راکه می خواهندروی آن قلم بزننددرا در اصطلاح قیرمی گذارندضخامت قیربایددرحدی باشد که موقع قلم زدن ضمن اینکه فرم کلی کاررادرحین چکش زدن نگه می دارد مانعی باشد برای جلوگیری از سوراخ شدن بدنه.پس ازقیرگرفتن طرح به صورت چرمه وگرد ذغال به بدنه منتقل وسپس با قلمی با همین نام نیم بر می شود.دراجرای طرح های ذهنی،طرح بدون چرمه ومستقیما بربدنه نیم بر می شود.درادامه نقش با قلم های فولادی که نوک آن حالت های مختلفی دارد نیم ور،پائین بری وپرداز می شود،  قلم هائی چون گرسوم،یک تو،نیم ور،ناخنی،بادامی،تخم گلی و….                                                        
   پس ازاتمام قلم زنی قیر به وسیله حرارت ازآن جداشده وقیرهای اضافی پاک می گردد.درنهایت سطح قلم زده شده راباروغن جلا آغشته کرده وسپس دوده می زنند تا زمینه وفرورفتگی های کار به رنگ سیاه درآید.این نوع قلم زنی ساده ترین ودر عین حال رایج ترین شیوه اجرا می باشد.در قلمزنی برجسته یا جنده کاری قیرگیری طی دو مرحله انجام می شود بدین صورت که ابتدا روی کارقیراندود شده وباقلم های مخصوص جنده کاری قسمتهائی از طرح بیرون زده می شود پس از قیر گیری مجدد در پشت کارقسمت های برجسته مجددا قلم زنی می شود.یکی ازمشاغل وابسته به قلم زنی سفیدگری است که طی آن لایه ای ازقلع سطح قرمز مس ویا برنج را پوشش داده وسفید می کنند.ازسفیدکاری برای سفیدکردن بدنه هائی که بدین صورت عرضه می شوند استفاده می کنندبدین ترتیب که قبل از قلم زنی ابتدا ظروف مورد نظر قلع اندود شده وسپس روی آن قلم زده می شود.ظرافت طرح،یکنواختی همه سطوح بدنه واجرای درست طرح از جمله امتیازات یک اثرخوب وماندگار می باشد.

کاشی سازی

هنرساخت خشت های سفالی بالایه ای ازنقش ونگارهای لعابی ورنگی،برای پوشاندن انواع سطوح دربنا راکاشی سازی می گویند.کاشی سفالی است که طول وعرض آن مختلف بوده ویک روی شیشه ای وصاف دارد وعلاوه بر نقش تزئینی به عنوان عایق رطوبت دربنا نیز به کار می رودواژه کاشی ازنام شهر کاشان اقتباس شده که ازاوایل دوران اسلامی به عنوان مرکزصنعت سفال سازی وکاشی گری مشهوربوده است.کاشی قدمتی دیرینه داردوازجمله تحولات وپیشرفتهائی است که بشردرزمینه آجرسازی بدست آورده است آغازکاربرد آجرهای رنگی درساختمان هنوز مشخص نیست اما نمونه هائی که در عیلام ازهزاره دوم پیش ازمیلاد کشف گردیده جزئ اولین کشفیاتی است که دراین زمینه انجام شده است.ازجمله آثاری که درفلات ایران بدین گونه کارمی شده می توان به ساختمانهائی درشوش وتخت جمشید اشاره نمود.کاشیکاری در دوره خلفای عباسی وبعدازآن احیا می شود به گونه ای که بنا برنظرپروفسورپوپ (نخستین بارکاشی های لعابی درسده دوازدهم میلادی درگنبدمسجدجامع قزوین پدیدآمده امابه محض اینکه این روش آغاز گردید به تندی وشتاب توسعه یافته ودرچندنسل تمام ساختمانها باکاشیکاری زیبا پوشانده شده) کاشی های ابتدائی بایک لعاب رنگی ساده بیشتربااشکال هندسی درزمینه آجری کارمی شدند.ولی با ادامه این روند درپایان سده دوازدهم میلادی کاشیهائی نقش دارپدیدآمد.کاشی کاری بادوشیوه اساسی کاشی معرق وکاشی هفت رنگ اجرا می گرددالبته کاشی زرین فام،کاشی معقلی و…ازدیگرانواع این رشته است که کاربردکمتری دارد.کاشی معرق یکی از ابتدائی ترین ودرعین حال زیباترین شیوه های پوششی بنا می باشددراین روش پس ازپخت خشت خام درکوره سطح کاشی با لعاب های رنگی چون،آبی،فیروزه ای،سبز،زردو…پوشانده شده ومجددا درکوره پخت می شود.سپس طرح موردنظرراروی کاغذکشیده وپس ازچسباندن روی کاشی قسمتهای اضافی باتیشه زدوده شده تاطرح موردنظرازدل کاشی بیرون آید.درادامه تمامی قطعات تراشیده وسوهان کاری شده متناسب باطرح ورنگ آن درکنارهم جفت می شوند به گونه ای که بین آنها فضای خالی کمتری باشد.قطعات خردشده برای بدست آمدن طرح کلی بالعکس روی زمین چیده می شوند وازپشت وباکمک یک شبکه فلزی ودوغاب گچ به صورت یک تکه درمی آید وبرای نصب درقسمت های مختلف بنا آماده می گردد.به دلیل مشقت هائی که درساخت این نوع کاشی وجود داشته درکنارکاشی معرق،کاشی هفت رنگ نیز پدیدارشده تابتوان درمدت زمان کمتروسریع ترکل بنا راباکاشی ها پرازنقش ونگارپوشش داد.کاشی هفت رنگ متناسب بااندازه طرح،کاشی هاخام پخت کنارهم چیده شده وسپس طرح ازطریق چرمه وگردذغال روی آن منتقل می شود.پس ازرنگ آمیزی تمام سطح کاشی بارنگ،سطح رویه کاشی بالعاب سفیدی که بعدازپخت شفاف می کردد پوشانده می شود.طرحهائی که برای کاشی هفت رنگ به کار می رود شامل طرح محرابی،گلدانی،گل وبوته،اشکال هندسی وانواع نقش پرندگان وحیوانات می باشد.امروزه دیده می شود که بجای نقاشی ورنگ آمیزی روی خشت خام ازسرامیک های سفید استفاده شده وطرح را با چاپ سیلک روی آن ایجاد می کنند که ازلحاظ تکنیکی نه تنها در رنگ ولعاب بلکه ازلحاظ کیفی نیز با کاشی سازی سنتی بسیارفاصله دارد

سفالگری

سفالگری هنرفرم دهی گل دراشکال متفاوت بااستفاده ازترکیب همزمان نیروی بازو به همراه ذوق وابتکاروخلاقیت هنری می باشد.بی شک سفالگری قدیمی ترین هنرصنعتی است که بشراولیه آن رابرای رفع مایحتاج زندگی مادی وروحانی دردل طبیعت کشف وبه کارگرفته است.اولین نمونه های سفالی مربوط به هشت هزارسال قبل ازمیلاداست که بدون استفاده ازچرخ سفالگری ودرکنارآتش وبدون کوره پخته می شده است وبیشتربرای نگهداری موادغذائی به کارمی رفته است.ایران نیزدراین تاریخچه کهن سهم بسزائی دارد چراکه اولین چرخ سفالگری وکوره پخت سفال درمهدسفالگری جهان یعنی درتپه سیلک کاشان یافت شده است.به نظرمی رسد اختراع چرخ سفالگری در۳۵۰۰ق.م ضمن تسریع درعمل سفالگری موجب بروز تحولات شگرفی دراین شاخه هنری می گرددکه تابه امروز ادامه داشته است.سفالگری غالبا باگل رس قرمزبه صورت دستی،قالبی وچرخکاری انجام می شودولی استفاده ازدیگرگل ها چون گل سیاه وگل سفیدنیزهمواره وجود داشته است.بکارگیری شیوه قالبی ودستی تاقبل ازابداع چرخ سفالگری برای ساخت انواع گوناگون بدنه ها وحتی ظروف مدور کارائی داشته ولی بعدازاختراع چرخ این روشهابیشتربرای ساخت ظروفی به کارمی روندکه اشکال هندسی داشته ویاامکان ساخت آن روی چرخ فراهم نمی باشد.ظروفی که روی چرخ ساخته می شوند متحدالمرکزبوده وبه آسانی به فرمی که مدنظرباشدشکل می گیرد.بدنه های سفالی اعم ازظروف دست سازیا چرخکاری شده پس ازساخت مقداری ازرطوبت خودراازدست می دهندکه به این حالت چرمینه می گویند.بیشتر تزئیناتی که روی سفالینه هاقبل ازلعابکاری انجام می شوددراین مرحله می باشدچون گل درحالتی است که درعین نرم بودن چسبنده نیزنمی باشدوبه راحتی می توان نقوش رابا ابزارهائی چون گل کن،سوزن و…اجرانمود.این تزئینات شامل انواع مختلف شیوه حکاکی برجسته کاری،مشبک کاری،تراش و…است که بدنه ساده رابه سطحی پرنقش ونگارمبدل می سازد.بدنه هاپس ازخشک شدن کامل دردمای۹۵۰ درجه درکوره پخته شده وبه اصطلاح بیسکویت  میشوند.ظروف یکبارپخت پس ازنقاشی،رنگ آمیزی ولعابکاری مجددا درکوره دردمای۱۰۰۰درجه پخته میشوند تالعاب به بدنه بچسبد.نقاشی به دوصورت زیرلعابی ورولعابی می باشد.دراصفهان بیشترنقش های گل ومرغ ونقش ماهی به صورت زیرلعابی وبانام نقاشی هفت رنگ کارمی شود.ازدیگرنقاشی زیرلعابی می توان به سفال آبی فیروزه ای شهرضا اشاره نمودکه درجهان شناخته شده است ونقوش خطی سیاه رنگ رازیرلایه ای لعاب فیروزه ای نمایان می سازد.ازدیگرتولیدات متمایزشهراصفهان چرخکاری باگل سفیدرنگ می باشدکه به دلیل مشقتهائی که درساخت آن وجود دارد خیلی محدودتولید می شود.ظروف بدنه سفیدبه ظروف سنگی نیزشهرت دارند ونمونه هائی ازآن درشهرستان نطنزساخته می شودکه به شیوه نقاشی زیرلعابی به دوصورت خطی وبرجسته تزئین می گردد.ازجمله ویژگی هائی که درسطح کیفی ظروف سفالی اثرگذاراست می توان به ظرافت نقش ونگار،ترک نداشتن لعاب بدنه، سبکی وعدم وجود دانه های آهکی دربدنه های رسی اشاره دارد.

مسگری

هنرساخت ظروف مسی ازطریق چکش کاری شمش و ورقه مس رامسگری می گویند.آغازمسگری درتاریخ همزمان با اولین کشفیات بشردر زمینه آهن ومس ودست یابی به شیوه های عمل آوری آن می باشد.نبودن آثارکوره های ذوب فلزدر دوره پیش ازتاریخ نمایانگراین معنی است که بشربرای اولین ابزارخود مس طبیعی رابا چکش زدن به شکل های مورد نظردر می آورده است.بنابر نمونه های بدست آمده ودراوایل هزاره چهارم پیش ازمیلاد مس مصرف عمومی یافت وبرای ساختن پیکان،درفش،سنجاق و…. آن راچکش کاری می کردند.وجودمعادن مس در کرمان،انارک اصفهان ازپیش ازباستان تاکنون موجب شده که امروزنیزمسگری دراین شهرها رواج داشته باشد.محصول عمده مسگر ظروفی باشکل ها واندازه های گوناگون است.ظروف کوچک را از یک تکه مس،چکش کاری می کنند واغلب تو گود هستند.دراین مورد ابتدا مس را باچکش کاری باز می کنند وپس ازهردور بازکردن یک تاب به آن می دهند.اشیائ بزرگتر را نیز به همین طریق از ورقه های گرد بدست می آورند،این کار نیزبه مهارت واستادی فراوان نیازدارد. گاهی اوقات ظروف متناسب با اندازه ویافرم آن ازدو قسمت ساخته می شوندابتدا صفحه راخم کرد به شکل استوانه ای در می آورندوسپس یک صفحه گرد را به دست گرفته لبه آن را باچکش زدن به سمت بالا آورده وآن را به آرامی گود می کنند.این کاربا چکش چهارسو انجام می شود.محل اتصال آنها درز دندانه ای است که نوعی مفصل زبانه وکام است به این کار در اصطلاح سنتی هم کردن می گویند.پس از چکش کاری وایجاد فرم اولیه استاد کار به وسیله یک چکش بدون دسته که در واقع یک قطعه فولاد آبدیده تخت است وبه قالب تنه معروف می باشد رویه کار را صاف کاری کرده تا اثرات چکش کاری را تاحد ممکن از بین ببرد.مسگراعم از اینکه روی ورق مس کار کند ویا مس را از گدازنده تهیه کرده باشد ،همیشه کار خود را باورقه هائی که دارای ضخامت بیشتری هستند شروع می کند ومحصول نهائی نازک تراز مس مصرفی خواهد بود.محصولات معمولی مسگرها دیگ،دیگچه،سردیگ وهمچنین آبکشهای بزرگ،تنگ وسینی های مختلف است.آن قسم ازمحصولات مسگری که بیشترجنبه مصرفی دارد طی عملی با نام سفیدگری قلع اندود شده وسفید می گردد.بدنه مسی ساخته شده به وسیله حرارت داغ شده وسپس با لایه ای ازقلع پوشانده می شود.سفیدگر لزوما مسگر نیست وبیشتر در سفیدگری تجربه دارد.

رودوزی

رودوزی سنتی هنرآراستن ورویه آرایه ای پارچه بوسیله انواع دوخت تزئینی رودوزی سنتی گفته می شود معمولا در رابطه باپارچه هائی بازمینه ساده مورداستفاده قرارمی گیردوشامل انواع کوک وگره می باشد.بکارگیری انواع رودوزیهاوابداع شیوه های جدیدوترکیبی دردوره های مختلف ازهزاران سال پیش تاکنون وجود داشته است.درایران نیز ذوق وسلیقه هنرمند ایران فراترازآن بوده که تنها به بافت پارچه های رنگین ومتنوع اکتفانماید،بلکه توانسته ازطریق دوخت انواع مهره هاونخ های تزئینی زمینه پارچه های ساده ای چون کرباس،متقال و….رابه نحوه شایسته رنگارنگ ودرخشان سازد.استفاده ازدوخت های تزئینی دردوره اسلامی رواج بیشتری میگیردبه خصوص از قرن ۳هجری که هنرمندان ایرانی آذین وتزئین پرده خانه خدا بانخ های گلابتون رابه عهده گرفتند.این دوخت هابیشترروی سجاده،بقچه،جلدقرآن،رومیزی،دستمال و… ایجادمی گرددوطرح های آن شامل نقش محرابی،بته جقه،اسلیمی وختائی،نقش بازوبندی،پیچک ترنج وانواع گلها می باشد دراصفهان رامعرفی می نمائیم:
ملیله دوزی:ملیله در واقع همان نقده است که به صورت فنرپیچیده شده ودردونوع اصل وبدل روی پارچه ترمه دوخته می شود.درترمه به منظور انجام بهتررودوزی سطح پشت ترمه بالایه ای پارچه ای ازجنس کتان یامتقال توسط چسب سریش پوشانده می شود.طرح از طریق باسمه منتقل می شود.درنهایت ترمه ملیله دوزی شده باپارچه ای گلدار یا رنگی متناسب بارنگ ترمه آستر می شود.
سکمه دوزی:این دوخت بیشترروی پارچه هائی انجام می شود که فشردگی تاروپود دریکدیگر زیادنباشدوبتوان باراحتی بانوک سوزن تاروپودرا ازیکدیگرجدا نمود مانندانواع پارچه های کتانی،متقال و…پس ازانتقال طرح به پارچه قسمتهائی ازطرح مشخص وتارازمیان پارچه بیرون کشیده می شود.این عمل ازطریق شمارش تاروپوددرنقاطی معین ودوخت آن تکرارمی گردد.سپس محل بریدن نخ ها باردیف هائی ازنخ،بخیه دوزی شده وکلیت طرح به صورت مشبک دیده می شود.
قلاب دوزی:قلاب دوزی دوختی است زنجیره ای که باقلاب صورت می گیرد.این دوخت روی پارچه هائی انجام می شودکه تاروپودآن دراثرفروکردن قلاب ازیکدیگربازنشود واثرقلاب روی پارچه باقی نماند.درقلاب دوزی قلاب ازیک طرف پارچه وارد می شود ونخ راکه درسمت دیگرپارچه است بیرون می کشد.

معرق

هنرجایگزین قسمت های مختلف یک طرح با چوب های رنگی وتلفیق آنها با یکدیگربرای آراستن سطح یک تابلو ویا دیگرزیرساخت های چوبی می باشد.هرچندسرآغاز پیدایش هنر معرق چوب نامشخص است اما به نظرمی رسد که کشور هندوستان زادگاه اصلی این هنر باشداصل هنر معرق چوب درایران برگرفته از اواخر دوره ایلخانیان وبعداز دوره تیموریان پدیدآمده است.معرق درلغت به معنی شاخه شاخه می باشد واشاره به قطعه قطعه بودن ماهیت کلی کاردارد.درمعرق کاری متناسب با ظرافت وپیچیدگی طرح ازچوبهای مختلف باتنوع رنگی بالا وهمچنین صدف،استخوان وفلز استفاده می شود. در واقع این مهارت استادکار است که از رنگ وبافت چوب درایجاد هرچه بهتر جلوه کارخویش نهایت استفاده نماید.برای اجرا،طرح رابه صورت یک تکه روی تخت سه لائی چسبانده وبراساس خطوط هرتکه راشماره گذاری می کنندسپس بوسیله اره موئی درنهایت دقت خطوط طرح را برش داده وازهرقطعه به عنوان یک الگو برای برش چوب موردنظراستفاده می کنند.تخت سه لائی ازطریق میخ هائی کوچک به چوب اصلی متصل می شود به گونه ای که بعداز دوربری چوب بتوان تخته الگووچوب رابه راحتی ازهم جدانمود.پس ازتکمیل طرح میتوان زمینه رانیزبامتن چوبی ویاازپلی استررنگی پرنمود که دراصفهان بیشترزمینه رانیزمانندطرح باچوبهای رنگی جایگزین می کنند.درادامه روی کارساب زده تاپرداخت شودوسطحی هموارویک دست بدست آید.برای پرکردن فواصل مابین درزهاازچسب چوب وسپس بتونه هم رنگ کاراستفاده می کنندهرچقدربرش قسمت های مختلف طرح تمیزترباشدقطعات کاربهتروبادرزکمتری درکنارهم جای می گیرند.این مساله به همراه مواردی چون رنگبندی کار،پیدانبودن اثرچسب وجای میخ،محکم بودن زیرساخت درارزش گذاری یک کارمعرق بسیارمهم می باشد.شیئ معرق کاری شده درمراحل تکمیلی بالایه ای ازپلی استرشفاف پوشانده می شود.معرق انواع مختلف داردچون معرق-منبت،معرق-خاتم،این دوشیوه اجرائی ترکیبی است ازقطعات معرق که روی آن منبت کاری ویاخاتم کاری نیزانجام شده است.

گره چینی

عبارت است ازترکیبی چون برمبنای طرحهای اصیل هندسه نقوش که ازاتصال قطعات برش خورده چوبهای هم اندازه بایکدیگرایجادمی شود.تکراریک واگیره به صورت قرینه یاآینه ای موجب می شودکه گره چینی دریک نمای بزرگتر کاری بسیاردقیق،هماهنگ،موزون وجذاب به نظربرسد،نظم وقاعده ای که تنهاباتکه های چوب براساس طرح شبکه ای مشخص ایجادگردیده است.برخی پژوهشگران احتمال داده انداستفاده ازاین هنرازدوران خلفای عباسی آغازشده ودرقرن۶تا۸هجری قمری درمصروسوریه متداول شده وازهمان زمان به ایران رسیده است.براساس شواهدوآثارموجودپیشینه هنرگره چینی درمعماری ایران به دوره سلجوقی وصفوی بازمی گرددومنشا آن نیزشهر اصفهان بوده است.این سبک کارمعمولا درساخت درهای اماکن متبرکه،مقابر،منابروازمشبک درپنجره های منازل و کاخ ها ونرده ها استفاده می شده است.پایه ومبناگره چینی هندسه نقوش است که نه تنها فی البداهه بوجودنیامده بلکه دارای پشتوانه عمیق علمی است وبراساس قواعدواصول ریاضی شکل گرفته است.نظم وقاعده ای که دریک نمونه گره چینی مشاهده می شود وام داریک ترکیب بندی خطی بسیاردقیق وزیباست که درقالب اتصال چوب های صاف وبرش خورده به نمایش گذاشته می شود.درگره چینی اتصالات به سه شیوه انجام می گیرد:۱-اتصال کام وزبانه۲-اتصال کند ۳-اتصال نیم-نیم این نام ها دراصطلاح سنتی به شیوه های اتصال تکه چوب ها ی برش خورده اشاره دارد.برای ایجادنقش گره،چوب ها به ضخامت بندرسم شده بریده ودرعین حال چوبهای واگیره (قطعاتی که درکارتکرارمی شوند) ازقالبهای آماده شده تهیه می شود.سپس بوسیله اره پشت بنددار،زاویه های اتصالات روی چوب رابرش می زنندوبارنده ای به نام ابزار،روی آلت هاراابزارمی زنند سپس دوسرهریک ازآلت ها فاق وزبانه یاهرنوع اتصال دیگر که مدنظرباشدمی شود.درگره چینی به طورمعمول ازانواع چوبهای درختان جنگل میتوان استفاده کرداماچوب چناربه خاطرالوارهای بلندوبافت چوب آن که صاف ویکنواخت است کاربردبیشتری دارد.قطعات آماده شده بایدازچوب کاملا خشک ساخته شود تاپس ازدرگیرشدن چوبها دریکدیگرهیچ گونه تغییری درابعادچوب ایجادنشود چراکه هرگونه تغییر یابه اصطلاح تاب برداشتن چوب باعث به هم ریختن نظم کل کاروتغییردرفشارتکه هابه هم دیگرشده است وممکن است کام وزبانه ازهم خارج گردد.چسب متداول درگره چینی که درمحلهای موردنیازبه کار می رود چسب سریشم است که دراثرسردشدن سخت ومحکم شده،به چوب رطوبت نمی دهدوبه جای آن روی کارباقی نمی ماند.گره چینی درترکیب باشیشه های رنگی ویادیگرهنرهای صنایع چوبی چون منبت وخاتم نیزبه کارمی رود.هرچقدرعمل گره چینی براساس طرحهای ظریف تروپیچیده ترشکل گرفته باشدارزش هنری بالاتری خواهد داشت.

منبت کاری

منبت کاری هنرایجاد نقش برجسته برسطح چوب ازطریق کندن وجداکردن زمینه طرح به وسیله ابزارهای فلزی چون مغاررامنبت کاری می گویند.ازآثارتخت جمشید پاره ای ازکارهای کنده کاری چوب دیده می شود.دردوره میانی اسلامی پنج تاده نوع منبت کاری براساس طرحهای هندسی ،شیارهای موازی،خط ثلث واسلیمی وختائی به سبک ایرانی وجودداشته است.دردوره صفویان منبت کاری مانندسایرهنرهای دیگرایران روبه کمال رفت ومنجربه خلق شاهکارهای زیادی شد.دراصفهان مساجدی ازعهدصفویان وجوددارندکه دربهایشان هنوزدست نخورده وسالم باقی مانده است.دراین شیوه هنری استادکارطرح رابه صورت چرمه وگرده ذغال برسطح چوب منتقل کرده وسپس باابزارهای چون مغارنیم گرد،مغارسرتخت و…ابتداخطوط محیطی طرح راایجادوسپس اقدام به برداشتن زمینه می کندعمق کنده کاری متناسب باکاربرداثری که ساخته می شودمتفاوت است به عنوان مثال اگرکنده کاری براثرساخته شده جنبه تزئینی داشته باشداین ضخامت چندمیلی مترخواهد بود امادرصورتی که اثرموردنظرقالبی چوبی برای برای چاپ قلمکارباشدعمق کنده کاری تاحدودپنج سانتینترنیزمی رسد.کنده کاری بیشترروی چوبهائی انجام می گیردکه ضمن محکم بودن گره نداشته باشد مانند گردو،آبنوس،گلابی وانواع چوبهای جنگلی.درکارهای ظریف ازچوب گلابی استفاده می شودولی برای کارهای بزرگترویاساخت تندیس های چوبی بیشترازچوب گردوکه آغشته به نفت شده است بهره می گیرند،چراکه نفت درچوب نفوذکرده وسطح آن رابرای کنده کاری نرم ترمی سازد.چوبی که روی آن کنده کاری می شودبه وسیله گیره ثبات می شودتامغاربه راحتی روی آن حرکت کند.برای قسمت های مختلف ازمغارهائی متناسب باطرح استفاده می کنند.پس ازکنده کاری زمینه ورسیدن به ضخامت موردنظرمجددروی قسمت های برجسته بانوک مغارویاچاقوی تیزکه مخصوص کارهای ظریف تراست نقش اندازی وباسمباده کاری نرم وصیقلی می شودبه این عمل دراصطلاح کارچندسطحی می گویند.درنهایت تمتم سطح کارباروغن کمان یالایه ای ازپلی استرپوشیده میشود تاچوب به مرور زمان ترک نخورده ودرمقابل رطوبت مقاوم باشد.

چاپ

چاپ به معنی اعم فن وصنعت تکثیر صورت نقوش دو بعدی (حروف ، ارقام ، خطوط و تصاویر ) بوسیله انداختن اثر این نقوش بر روی کاغذ و پارچه میباشد . صنعت چاپ در ایران بیش از صد سال قدمت دارد  برخی صنعت چاپ در ایران را به دوران مغول مربوط میدانند بااین حال صنعت چاپ به شکل جدیدبه دوره قاجار باز میگردد.شیوه های چاپ  ۳دسته میباشند چاپ برجسته ، چاپ مسطح و چاپ گرد . از انواع چاپ میتوان به چاپ باتیک و چاپ قلمکار اشاره نمود . چاپ باتیک یا کلاقه ای  ، نقش دار نمودن و رنگ آمیزی پارچه ی ساده (ابریشمی یا ….)بوسیله مهر ، موم  ورنگ میباشد واز رشته های فعال شهرستان بحساب می آید.

گیوه بافی

گیوه بافی یا گیوه دوزی از قدیمی ترین صنایع دستی ایران میباشد و طبق سندهای تاریخی بدست آمده قدمت این صنعت به هزار سال پیش باز میگردد. گیوه باتوجه به آب وهوای  ایران ، خنک ، سبک وقابل شستشو طراحی شده است وبدلیل  داشتن تمامی این ویژگیها در میان روستائیان و کشاورزان از گذشته تاامروز مورد استفاده قرار میگرفته است . مواد اولیه تهیه گیوه شامل : پارچه نخی ،چرم ، نخ تابیده شده ، کتیرا و… میباشد . برای تولید گیوه باید هنرمندتخت کش ، هنرمند گیوه باف وهنرمند گیوه دوز بایکدیگر همکاری نمایند.

مخمل

مخمل پارچه ایست که از نخ ابریشم یا پنبه تهیه شده و یک روی آ ن صاف وروی دیگرش دارای پرزهای کوتاه ، متراکم و لطیف است . در دوره صفویه مخمل های منقوش و برجسته با تارو پود های طلا ونقره بافته می شد . مخمل کاشان بادارابودن ویژگیهای منحصر بفرد چه از حیث طرح و نقش وچه از لحاظ ظرافت در بافت از اعتبار و شهرت جهانی برخور دار بوده و مخمل  بافان خوش ذوق کاشانی  زیباترین مخملها را در دوره های مختلف خصوصا صفویه و پس از آن در دوره قاجار تولید نمو ده اند . اکنون بسیاری از این شاهکارها ی هنری زینت بخش موزه های معتبر دنیا میباشد . در حال حاضر تعداد ۲دستکاه مخمل بافی  بصورت مخمل ساده ومخمل نقش برجسته در مرکز هنرهای سنتی کاشان مشغول بفعالیت میباشد تا بتواند ضمن حفظ این هنر اصیل به نسل جوان و مشتاق نیز آموزش داده شود .

پارچه

پارچه ایست پنبه ای که توسط دستگاههای بسیار ابتدائی بافندگی در روستاهای اطراف کاشان تولید می شده است و اکثرا به صورت چهارخانه ویا راه راه تولید می گردد که مورد استفاده این محصول درخانه های روستائی برای روکش رختخواب واستفاده بجای دستمال های بزرگ بوده است از دیگر محاسن این محصول این است که تمامی قسمت کار از قبیل چله دوانی ،رنگرزی،وردچینی و بافندگی درخود روستا وتوسط شخص بافنده انجام می گرفته است .

شعربافی

شعربافی بواقع همان پارچه بافی است که جو لائی نیز گفته میشود ، در فرهنگ فارسی شعر به معنایمو ، موی انسان یا حیوان میباشد و شعرباف یا موباف کسی است که پارچه را از مو یا ابریشم میبافد . تاریخ دقیق ساخت اولین دستگاه بافندگی معلوم نیست ولی بطور قطع از وقتی که تعدادی نخ بموازات یکدیگر بطور عمود برروی یک دار چوبی کشیده شده و وسیله ای برای عبور دادن نخهای افقی بوجود آمداولین دستگاه بافندگی ابداع شد . از مراکز مهم بافندگی در ایران میتوان به شهرهای یزد،کاشان،اصفهان ، تبریز و کرمان اشاره نمود .بطور قطع تنها شهری که پارچه شعربافی با ابریشم طبیعی تولید مینموده کاشان بوده است و بحمداله هنوز هم در محله های قدیمی کاشان صدای بافت این دستگاهها به گوش میرسد.  محصول این دستگاه برای استفاده به مناطق کرد نشین ایران ، عراق ، ترکیه وسوریه برده می شدهه ولی در حال حاضر باکیفیت بالاتر برای انواع لباسهای زنانه ومردانه استفاده میگردد

زری بافت

زرب بافت پارچه ایست کاملا ابریشمی ودارای نقوش بسیار متنوع وزیبا که به لحاظ وجود نوعی نخ طلائی بنام گلابتون  در سراسر پارچه به آ ن زربفت اطلاق نموده اند . زریبافی از دوران قبل از اسلام در ایران رواج داشته  و پس از آن در دوره های مختلف سیر تکاملی خود راطی نموده است . زریبافی در دوره صفویه به اوج شکوفائی رسیده وهنر مندان زریباف در شهر هایی چون کاشان ، اصفهان ، تبریز و یزد زیبا ترین زربفت ها را با انواع نقوش پیچیده تولید نمودند . نقوش شکارگاه ، صحنه چو گان ، مینیاتور  وگلهای اسلیمی وختائی ، گل و مرغ و آیات قرآنی از جمله طرحهای پارچه زری بوده است  . درحال حاضر زریبافی از هنرهای درحال فراموشی وانقراض میباشد که نیاز مند توجه بیشتر هنر دوستان ومسئولان میباشد . (گلابتون بافته شده در پارچه زری ترکیبی از طلا،نقره وابریشم میباشد.)
مورد استفاده پارچه زربفت در قبل از اسلام برای لباس پادشاهان بوده ، بعد از اسلام بیشتر بعنوان وسایل تز ئینی و یا هدایای در بار استفاده می شده است  .

زیلو

زیلونوعی فرش یا زیرانداز شبیه به گلیم است که با تاروپود پنبه وبه رنگهای مختلف تولید می شود زیلوبافی درایران دارای قدمتی بسیاراست ومی توان پیدایش آن را به قرون اولیه اسلامی نسبت داد مسلمانان سعی نمودند تا جهت فرش نمودن مساجد خود از زیلو استفاده کنند بدین جهت زیلوبافی رونق وپیشرفت چشمگیری یافت زیلو در دو نوع مسجدی و خانگی تولید می شود که زیلوهای مسجدی از ضخامت بیشتری برخوردار می باشد وبیشتر در رنگهای سفیدآبی و سفیدسرمه ای تولید می شوند وغالبا در حاشیه آن واقف،تاریخ بافت ونام بافنده بافته می شود.نقوش مورد استفاده در زیلو که زائیده ذهن خلاق بافندگان آنست ازدر هم آمیختن اشکال هندسی ایجاد شده است.

گالری تصاویر

اپلیکیشن کاشان من

تمامی خدمات در اپلیکیشن کاشان من